آیت الله بهجت : میرزا مهدی اواخر عمر برگشته بود

آية الله بهجت

در ديداري ، از آية الله بهجت درباره ي آية الله ميرزا مهدي اصفهاني پرسيدم.
ايشان پاسخ دادند :
« ايشان در اواخر عمر ، از آنچه در مورد فلسفه و فلاسفه گفته بود ، برگشته بود و اين معنا براي من ثابت شده است.
آقاي خميني مي فرمود : [ آقا ميرزا مهدي ] مي خواست دست مرا ببوسد... »


منبع : آية الله ري شهري ، زمزم عرفان ، ص 134

بندگی کن تا سلطانت کنند

بندگی کن تا که سلطانت کنند

آیت الله بهاءالدینی

متن ذیل گزیده ای از سخنان عالم ربان حضرت آیه الله بهاء الدینی است.
 

عبودیت و بندگى

 

جهان ، عرصه عبودیت حق و عبودیت شیطان است . كسانى كه بنده خدا هستند، عبودیت حق و اطاعت از فرمانهاى الهى مى كنند. سلسله انبیا، اولیا، صلحا، اتقیا و علما اتباع حق هستند.

 

طواغیت ، جهال ، اراذل و اوباش ، سفاكها، بى تقواها همه اتباع و پیروان شیطانند و از او اطاعت مى كنند. عبودیت و بندگى خدا و اطاعت از شیطان ، هر كدام داراى آثار و ظهورات خاص خود است .

 

آثار بندگى

 

نبوت ، ولایت ، صلح و صفا و صمیمیت ، قدرت غلبه بر قواى طبیعت ، تصرف در ماده كائنات به اذن خدا، از آثار بندگى و اطاعت حق است .

كسى كه به دستگاه خدا وصل شد، همه چیز با او و در اختیار اوست . دستگاه خدا، دستگاه حاكمیت بر طبیعت است . كسى هم كه به دستگاه خدا وصل شد، حاكم بر طبیعت مى گردد و آب و آتش و باد را از اثر مى اندازد.

اینها همه از بركات عبودیت و حق پرستى است .

 

شیطان و اتباع او هم داراى اثر هستند. اثر آنها این است كه جهان را به آتش مى كشند، شرارت مى كنند، بشریت را در شرف نابودى و هلاكت قرار مى دهند.

 

 علوم بشرى فسادانگیز است ،آتش زاست ؛ چون به دست اتباع شیطان گرفتار شده است . حال آن كه همین علوم طبیعى هم نعمت حق است . استفاده از علوم طبیعى ، استفاده از ما خلق الله است ، ولى با این نعمت الهى جهان را به آتش و تباهى كشیده اند و غارتگرى مى كنند.

 

امروز آمریكا روح تجاوز و تعدى است . هر كس كه داراى روح تجاوز و تعدى باشد، گر چه در محیط بسیار كوچكى باشد، آمریكایى است .

 

 هر كس در محیط خانه ، یا محیط كار، یا در محله به یك نفر زور بگوید، آمریكایى است ، و این همان روح تجاوز و شیطنتى است كه به مقیاس وسیع در سردمداران آمریكاست .

 

گوهر عبودیت

 

خداى تعالى قدرت ، حكمت ، علم و غناى مطلق است و جهان را از نعمتهاى خود پركرده است . هر كس به اندازه فهم و همتش از این نعمتهاى الهى استفاده مى كند. الاغ جو مى خورد و مى خوابد، و انسان باید كسب معرفت و نورانیت كند؛ ولى یكى طغیان مى كند و دیگرى بندگى .

 

 انبیا آمده اند، تا همت بشر را بالا ببرند. اطاعت كامل مطلق ، كمال است . على (علیه السلام ) حاكم بر خورشید است ، خورشید به فرمان اوست ؛ چون بنده محض خداست .

 

 احیاى موتى ، از جریان انداختن آب ، و همه معجزات انبیا و اولیا (علیه السلام ) در پرتو بندگى خداست : العبودیه جوهره كنهها الربوبیه .

حجابها و پرده ها مانع از شنوایى ودیدن حق است ، مانع از فهم و ادراك حقایق و معارف و لذت بردن از آنهاست . این پرده ها انسان را محاصره كرده اند.

 

 این پرده ها باید پاره شوند. این پرده ها پرده هوى و هوس است ، پرده دلخواهى است . اگر انسان دلخواهى و هوس ‍ خود را كنار بزند و دور بیندازد، همه كارهاى او درست مى شود. این هواها مانع از ادراك حقایق است ، مانع از معرفت خداست . اگر هوى و هوس كنار رود، همه پرده ها و حجابها از گوش و چشم و دل كنار مى رود.

 

اگر توجه به مادیات و بیچارگى نسبت به امور مادى از انسان گرفته شود، انسان خدا را مى بیند. اجتماع ، محله ، دوست ، شرق و غرب بهانه است . اینها موانع اصلى نیستند، انسان خود مانع و مانع تراش است .

 

انسان باید مرد خدا شود، از خدا، خدا را بخواهد، ولى خدا خواهى ما هم منشاء مادى دارد. اگر انسان نمى تواند با خدا سرو كار داشته باشد، لااقل با دوستان و خلفاى خدا دوستى كند. انبیا، اولیا، اصفیا و صلحا، دوستان خدا هستند. آنها خدا را دیده اند. على (علیه السلام ) خداى ندیده را عبادت نكرد.

 

انبیا و اولیا (علیه السلام ) حجابهاى نورانى حق هستند و انوار الهى در قلوب آنها متجلى و ساطع است .العبودیه جوهره كنهها الربوبیه .

 

انبیا (علیه السلام ) مربى جوامع بشرى و اجتماع هستند. حقیقت عبودیت ، چنین نتیجه اى دارد. انبیا و اولیا (علیه السلام ) در رؤ یت حق هیچ پرده اى نداشتند، پرده هاى هوى و هوس را پاره كرده و نورانى شده بودند.

____

منبع : کتاب نردبان آسمان

انبیاء و لذت

اگر کسي بگويد: « ما اگر نخواهيم انسان خوبي باشيم و به بهشت برويم چه کسي را بايد ببينيم؟!» مثل اين است ‌که بگويد: « من نمي خواهم لذت ببرم! » اين خواسته ی فطري انسان است. انبيا نمي گويند: لذت و سعادت بد است ، بلکه مي گويند: به دنبال لذت پايدار باشيد و بدانيد که چنين لذتي در اين دنيا پيدا نمي شود و لذت هاي دنيا سرانجام تمام مي شوند. چرا در مقايسه های تان آخرت را لحاظ نمي کنيد؟!

( علامه مصباح یزدی ، درس هاي اخلاق سال تحصيلي 90-91 : جلسه چهاردهم )

راهنمای سیر مطالعاتی آثار علامه مصباح یزدی (دامت برکاته)

(استاد عزیزم حجت الاسلام عزتی «زیدعزه»)

مقدمه

دسته‌بندي آموزشي

کتاب‌هاي آموزشي

کتاب‌هاي تخصصي

ترتيب تدريس کتاب‌هاي آموزشي

براي دوره‌هاي آموزشي در رشته‌هاي علوم انساني

براي دوره‌هاي آموزشي در رشته‌هاي غير علوم انساني

دسته‌بندي موضوعي

مقدمه

حضرت آيت الله مصباح ـ‌مد ظله‌ـ از معدود چهره‌هاي برجسته در ميان متفکران جهان اسلام است که با انديشه‌اي ژرف و اصولي در حوزه‌هاي مختلف علوم اسلامي و انساني داراي نظر و صاحب رأي است و آثار ايشان در گستره وسيعي از زمينه‌هاي علوم مورد اقبال و استفاده اقشار مختلف و سطوح گوناگون علمي قرار دارد، تا آنجا که رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي -ادام‌الله‌ظله‌العالي‌ـ ‌درباره ايشان فرموده‌اند:
«بنده نزديك به چهل سال است كه جناب آقاى مصباح را مى‌شناسم و به ايشان به عنوان، يك فقيه، فيلسوف، متفكر و صاحب نظر در مسايل اساسى اسلام ارادت دارم.»
«اگر خداى متعال به نسل كنونى ما، اين توفيق را نداد كه از شخصيت‌هايى مانند علامه طباطبائى و شهيد مطهرى استفاده كند، اما به لطف خدا اين شخصيت عزيز و عظيم القدر، خلأ آن عزيزان را در زمان ما پر كرده است.»
در پي درخواست‌هاي مکرر بسياري از علاقه‌مندان به معارف اسلامي براي فراهم آوردن سيري مطالعاتي از آثار گران‌سنگ حضرت استاد، بر آن شديم تا اين خواسته ايشان را اجابت کنيم و در حد مقدور آثار ايشان را دسته‌بندي و معرفي نماييم. به اين منظور، دو نوع طبقه‌بندي را مد نظر قرار داديم: طبقه‌بندي آموزشي، و طبقه‌بندي موضوعي. در هر دو دسته‌بندي، سعي بر اين بوده است تا آثار از آسان به مشکل مرتب گردند. هم‌چنين براي آن‌که يافتن مطالب مورد نظر در ميان آثار مختلف آسان‌تر شود، در معرفي هر اثر، سرفصل‌هاي کلي مورد بحث در آن کتاب را آورده‌ايم.
لازم به ذکر است که در اين سير مطالعاتي، تنها آثاري گنجانيده شده‌اند که تاکنون در قالب کتاب به چاپ رسيده‌اند، و از ذکر مقالات،‌ سخنراني‌هاي چاپ نشده، يا آثاري که به ساير اشکال منتشر شده‌اند خودداري شده است.

دسته‌بندي آموزشي

کتاب‌هاي حضرت آيت‌الله مصباح را مي‌توان از ديدگاه‌هاي متفاوت و براي اهدافي گوناگون دسته‌بندي کرد و هر دسته‌بندي فايده و آثار خود را دارد: در يک تقسيم، مي‌توان کتاب‌ها را به دو گروه کلي آموزشي و غيرآموزشي تقسيم کرد. منظور از کتاب‌هاي آموزشي، کتاب‌هايي است که براي دوره‌هاي آموزشي و فراگيران خاص تدريس، يا به اين منظور تأليف شده‌اند و فراگيري آنها نيازمند تدريس توسط استاد است. در مقابل، کتاب‌هاي غيرآموزشي، کتاب‌هايي هستند که به‌منظور آموزش نوشته نشده‌اند. اين گروه از کتاب‌ها خود به دو دسته تقسيم مي‌شوند: کتاب‌هاي تخصصي و کتاب‌هاي عمومي. مقصود از کتاب‌هاي تخصصي، کتاب‌هايي است که حاصل تحقيقات و ژرف‌انديشي‌هاي استاد است و مخاطب آنها محققان و متخصصان يک رشته علمي‌اند. ولي کتاب‌هاي عمومي به کتاب‌هايي مي‌گوييم که مخاطب آنها عام بوده، براي استفاده عموم طرح گرديده و يا به رشته تحرير درآمده‌اند. در اينجا کتاب‌هاي آموزشي و تخصصي حضرت استاد را فهرست‌وار ذکر کرده، سپس سير تدريس کتاب‌هاي آموزشي را براي دو دسته از فراگيران پيشنهاد مي‌کنيم. توضيحات مربوط به هر کتاب در بخش بعد خواهد آمد.

أ‌. کتاب‌هاي آموزشي عبارتند از:

1.2. آموزش عقايد

1.3. اصول عقايد(2): راه و راهنماشناسي

1.4. چکيده‌اي از انديشه‌هاي بنيادين اسلامي

2. تفسير و علوم قرآن

2.1. مجموعه معارف قرآن (شامل: خداشناسي، کيهان‌شناسي، انسان‌شناسي، راه‌شناسي، راهنماشناسي، قرآن‌شناسي، اخلاق در قرآن، جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن، حقوق و سياست در قرآن، جنگ و جهاد در قرآن)

2.2. خلقت انسان از نظر قرآن

2.3. انسان‌شناسي در قرآن

2.4. معارف قرآن (4-5): راه و راهنماشناسي (تلخيص دروس)

2.5. انسان‌سازي در قرآن

3. اخلاق و فلسفه اخلاق

3.1. خودشناسي براي خودسازي

3.2. فلسفه اخلاق

3.3. نقد و بررسي مکاتب اخلاقي

3.4. کلمة حول فلسفة الاخلاق

4. علوم انساني

4.1. انقلاب اسلامي و ريشه‌هاي آن

4.2. پيش‌نيازهاي مديريت اسلامي

5. منطق و فلسفه

5.1. دروس فلسفه

5.2. آموزش فلسفه

5.3. چکيده چند بحث فلسفي

6. فلسفه تطبيقي (نقد مارکسيسم)

6.1. پاسداري از سنگرهاي ايدئولوژيک (6 جلد)

6.2. نقدي فشرده بر اصول مارکسيسم

6.3. ايدئولوژي تطبيقي

ب‌. کتاب‌هاي تخصصي از مجموعه آثار مکتوب استاد عبارتند از:

1. شرح روايات

1.1. تعليقه بر معادن الحکمة و مکاتيب الأئمة
1.2. تعليقه بر اللوامع الإلهية
1.3. تصحيح و تعليقه بر معاني الأخبار
1.4. حاشيه و تعليقه بر بحار الانوار (54-63) [كتاب السماء و العالم]

2. اخلاق و عرفان

2.1. به‌سوي خودسازي
2.2. در جستجوي عرفان اسلامي

3. کلام

3.1. الإمامة و الولاية في القرآن الکريم

4. روان‌شناسي

4.1. ديدگاه‌هاي روان‌شناختي حضرت آيت‌الله مصباح يزدي

5. منطق و فلسفه اسلامي

5.1. شرح نهاية ‌الحکمة
5.2. تعليقة علي نهاية الحکمة
5.3. شرح برهان شفا (4 جلد)
5.4. شرح الهيات شفا (3 جلد)
5.5. شرح مجلدات اول و هشتم الأسفار الأربعة (4 جلد)

6. فلسفه تطبيقي

6.1. گفتمان روشنگر

ترتيب تدريس کتاب‌هاي آموزشي

أ‌. براي تدريس در دوره‌هاي آموزشي حوزوي و نيز آموزش عالي دانشگاهي در رشته‌هاي علوم انساني مانند فلسفه و الهيات:

1. آموزش عقايد (ج 1-3)

[در بحث نبوت، رجوع به اصول عقايد(2): راه و راهنماشناسي و نيز معارف قرآن (4-5): راه و راهنماشناسي (تلخيص دروس)توصيه مي‌شود]

2. مجموعه معارف قرآن (1-10)

[مي‌تواند پس از آموزش عقايد يا به موازات آن تدريس گردد.]

3. چکيده‌اي از انديشه‌هاي بنيادين اسلامي

4. خودشناسي براي خودسازي

5. آموزش فلسفه

6. فلسفه اخلاق

[مراجعه به کتاب‌هاي نقد و بررسي مکاتب اخلاقي و کلمة حول فلسفة الاخلاق نيز توصيه مي‌شود]

تبصره: درصورت نياز به مباحث فلسفه تطبيقي و نقد مارکسيسم، کتاب‌هاي زير به ترتيب مي‌توانند پس از آموزش فلسفه تدريس شوند:

1. نقدي فشرده بر اصول مارکسيسم

2. ايدئولوژي تطبيقي

ب‌. براي دوره‌هاي آموزشي در رشته‌هاي غير علوم انساني مذکور، ترتيب ذيل پيشنهاد مي‌شود:

7. بخش‌هايي از مجموعه معارف قرآن (شامل گزيده‌اي از: خداشناسي، کيهان‌شناسي، و قرآن‌شناسي)

8. انسان‌شناسي در قرآن

9. معارف قرآن (4-5): راه و راهنماشناسي (تلخيص دروس)

10. انسان‌سازي در قرآن

11. چکيده‌اي از انديشه‌هاي بنيادين اسلامي

12. خودشناسي براي خودسازي

13. فلسفه اخلاق

14. انقلاب اسلامي و ريشه‌هاي آن

تبصره: درصورت نياز به مباحث فلسفه تطبيقي و نقد مارکسيسم، کتاب‌هاي زير به ترتيب مي‌توانند پس از آموزش فلسفه تدريس شوند:

1. نقدي فشرده بر اصول مارکسيسم

2. ايدئولوژي تطبيقي

دسته‌بندي موضوعي

دسته‌بندي ديگر ‌كه ان‌شاءالله به زودي براي استفاده علاقمندان در قالب جزوه‌اي منتشر خواهد شدـ‌ بر اساس موضوع کتاب‌هاست که کمک مي‌کند تا درهر موضوع کتاب‌هاي مربوط در کنار يکديگر قرار گيرند و در مقايسه باهم مطالعه شوند. در اين فهرست سعي شده است كتاب‌هاي زيرمجموعه هر موضوع، به ترتيب آسان‌يابي مرتب شوند. همين ويژگي در تنظيم مباحثي كه در درون خود داراي ترتيب منطقي‌اند نيز درنظر گرفته شده است. براي آشنايي اجمالي با مطالبي که در هر کتاب آمده است، ذيل هر کتاب مباحث آن به‌اجمال معرفي شده است. در اين سير، تکيه بيشتر بر کتاب‌هاي عمومي بوده است که با مطالعه قابل درک‌اند ونياز چنداني به تدريس توسط استاد ندارند. کتاب‌هاي درسي و نيز شرح و تعليقات بر کتاب‌هاي ديگر هم براي کامل‌شدن فهرست در اين طبقه‌بندي گنجانيده شده‌اند، ولي ضمن توجه به اين نکته، توضيح کم‌تري درباره آنها داده شده ‌است.


رابطه معکوس دنیا طلبی با ارزش و معنویت

رابطه معکوس دنیا طلبی با ارزش و معنویت

مطهری زمان با تکلیف گرایی پازل هاشمی را تکیل نکرد

برداشت اول: مطهری زمان

جعفر فرجي: با توجه به کلام مقام معظم رهبری در خصوص شخصیت مطهری زمان "علامه مصباح یزدی" وحضور عمارگونه علامه مصباح در پاسداشت با بصیرت حریم ولایت فقیه در طول این سال‌ها و رقم خوردن اتفاق‌هاي اخیر در کشور بر آن شدم تا به‌صورت مختصر به چند نکته از حضور عمارگونه ایشان صرفاً در معادلات سیاسی کشور صرف نظر از فضایل علمی، فلسفی و... ایشان بپردازم.

برداشت دوم: مردی که پازل هاشمی را تکمیل نکرد

بنیان‌گذار جریان ناب اصول‌گرایی که این روزها به تعبیر خود علامه، با نام با مسمای "جبهه پایداری انقلاب اسلامی" خوانده می شود، شخص ایشان بودند. جدای از احیای این بدنه عظیم از نیروهای انقلابی، گفتمان سازی و افزایش بصیرتی که در همین مدت محدود این جریان برای برای نظام ایجاد کرده که غیر قابل انکار است و در شرایطی که داشت زمینه های تمسخر حامیان گفتمان سه تیر بوجود می آمد، این حرکت‎شان موجب شد آن شعارها و آرمان‎ها با قوت بیشتری به مسیر خود ادامه دهد.

اما آن چیزی که ایشان را حداقل در این برهه از زمان نسبت به دیگران متفاوت می کند، همان بصیرت مثال زدنی شناخت پازل دشمن و پافشاری و پایداری بر اصول است.

همه می دانیم که در این مدت فشارهای سنگینی برای وحدت زودهنگام و خارج از عقلانیت اصول‌گرایان در رسانه ها با نیات مختلف صورت گرفت و از همه بیشتر شخص حضرت علامه مصباح تحت آماج این فشارها بودند. اما پیرامون این فشارها و مسیری که عمار رهبری طی کردند چند نکته قابل ذکر است:

الف- بخش عمده ای از این فشارها برای وحدت بی هنگام، ناشی از اصول‌گرایانی بود که مشفقانه نگران سرنوشت اصول‌گرایی و عدم بازگشت دوره های تاریک دوم خرداد بودند. اصول‌گرایانی که نسبت به طراحی اصلی دشمن مبنی بر مشارکت حداقلی بی توجه بودند.

ب- بخشی از این فشارها ناشی از اصول‌گرایان معتقدی بود که همواره در تقابل اصول و مصلحت جانب مصلحت را گرفته اند و با دام مصلحت برای طراحان صحنه فتنه ها عمل می کنند. هنوز 9 ماه مانده به انتخابات حرکت‎شان و مصلحت اندیشی زودهنگام‎شان در نهایت جبهه نزدیکان به فتنه و ساکتین را تقویت می كرد.

ج- بخش دیگری از این فشارها که با چند واسطه از زبان افراد و رسانه های به ظاهر اصول‌گرا بیان می شد، همان آرزوی جریان فتنه و شخص آقای هاشمی بود که از زبان این‌ها نقل می شد. اگر جبهه پایداری و شخص علامه مصباح به این فشارها تن می دادند و "همه اصول‌گرایان یا به تعبیر بهتر همه معتقدین به فعالیت در چهارچوب نظام ولایت فقیه" با هر گرایش و کیفیت و خلوصی پیش از دانستن استراتژی جریان فتنه از 9 ماه پیش ائتلاف و وحدت می‌كردند و آن را اعلام می کردند، چه می شد:

1- وحدت اصول‌گرایان از لحاظ عقلی، طرف دومی را در برابر خود می خواست. طرف دومی که آن‏قدر قدرتمند و خطرناک است که همه را از 9 ماه پیش از انتخابات به وحدت واداشته است. در چنین فضایی، خرده فرمایش ها و رایزنی ها و سخنرانی های آقای هاشمی و جریان فتنه و حتی بازیگران بین المللی در خصوص شرایط حضور اصلاح طلبان، تایید صلاحیت چهره های اصلی آنان و کوتاه آمدن نظام شروع می شد.

9 ماه به انتخابات مانده و اگر اصول‌گرایان طرف دومی نداشته باشند که انتخابات فرمایشی، از پیش تعیین شده و... می شد. در فضای افکار عمومی اعلام می شد که برای برگزاری انتخابات این ها هستند که به ما احتیاج دارند و چه فرصت بی نظیر و طولانی برای تحرک و زنده شدن در فضای سیاسی...

2- پس از نازهای فراوان و فضاسازی های فراوان مبنی بر اعلام شرایط‎شان برای حضور، اگر نظام می خواست بر اصول خود محکم بایستد، همین اتفاقی که این روزها بدون ایجاد هیچ واکنشی در جامعه رخ داد، با تحمیل هزینه های فراوان در فضای افکار عمومی به‌وقوع می پیوست: "تحریم انتخابات".

حضور نيافتن اصلاح طلبان و این تحریم خاموش به تمام دنیا در داخل و خارج حاوی این پیام بود که "این ها که همه با هم یکی هستند و انتخابات فرمایشی است و..." آن وقت خروج اصول‌گرایان از وحدت و ارائه لیست های متنوع بیشتر به یک انفعال بی معنا می مانست و به‌راحتی از طرف استکبار مشارکت حداکثری مورد هجوم قرار می گرفت.

نقل قول‏هایی از بزرگان مبنی بر اینکه فعلا فضا را رصد می کنم و به‌وقت خود صحبت خواهم كرد و توصیه دائمی علامه مصباح به صبر و گذشت زمان و شفاف شدن فضا، تمام استراتژی جریان فتنه و همچنین آقای هاشمی را به‌هم ریخت. هر چند که ایشان در این مسیر، متحمل سختی زيادي شدند.

فارغ از آنکه در آینده تدبیر نظام چه می شود؛ آیا وحدتی صورت می گیرد یا نمی گیرد؟ و فارغ از اینکه نتیجه انتخابات چه می شود، بايد به جبهه پایداری تبریک گفت که در پازل دشمن حرکت نکرد و با بروز آنچه واقعیتی جدی است در بیرون، ظرفیتی را برای نظام جهت برگزاری یک انتخابات جدی پرشور و رقابتی با مشارکت حداکثری به‌وجود آورد. جبهه پایداری با عملکردش در فضای افکار عمومی تثبیت کرد که:

1- فتنه گران از صحنه سیاسی کشور توسط مردم حذف شده اند و طرفین این انتخابات به‌خاطر ترس فتنه گران از مواجهه با مردم و حضور نيافتن آنان باید رقابتی بین اصول‌گرایان باشد.

2- اختلافات واقعی و جدی در نگرش و مبانی و تاکتیک و تکنیک با برخی از اصول‌گرایانی دارند که در امتحان‌هاي فتنه و انحراف مردود شده اند و اختلاف نظر توأم با احترام و اخلاق در بین اصول‌گرایان جدی است.

برداشت سوم: تکرار بصیرت عمارگونه

در انتخابات سال 84 نیز جناب آقای هاشمی بسیار می پسندیدند که چهره های دیگر اصول‌گرا در برابرشان برجسته شوند؛ این را از بررسي رسانه های آن زمان به‎خوبی می توان اثبات كرد. اما این حضور جدی و با بصیرت علامه مصباح و شاگردان‎شان در سراسر کشور در حمایت گفتمانی از آقای احمدی نژاد در کنار عوامل دیگر بود که همه پازل های طراحی شده را به‌هم ریخت.

برداشت چهارم: شجره طیبه ای به نام جبهه پایداری

هر وقت علامه مصباح به عنوان سرباز و عمار رهبری در راستای رهنمودهای رهبری در جریان‌هاي سیاسی کشور حضور پررنگ پیدا کرده اند، زمینه ساز تحولی بزرگ در معادلات کشور بوده اند.

از حضور پررنگ‌شان در دوره اصلاحات که هیاهوهای فلسفی و تئوریک و سیاسی‎شان را فرویخت تا حضور پرنگ‌شان در خلق جریان سوم تیر در سال 84 و هم اکنون با حضور پررنگ‌شان در خلق جریانی جدید که غایت خود را گفتمان سازی و به صحنه آوردن چهره هایی که تبعیت محض از ولایت فقیه داشته و با جریان‌هاي مردود زاویه داشته باشند، همه تحولات بزرگی است که اتفاق افتاده و امروز جبهه پایداری با حضور چهره هایی خوش‌نام و متخصص و متعهد که عقلانیت و عدالت را حول محور ولایت فقیه پیگیری می کند نوید روزهایی خوش از رویش نیروهای انقلابی برای کشور خواهد بود و شجره طیبه از نیات خالص این عالم بصیر و بزرگوار...

ولایت آقا روح الله مردم را به خیابانها کشاند !

ولایت آقا روح الله مردم را به خیابانها کشاند !

امام خمینی (ره) و امام خامنه ای مدظله

چند شب پیش خدمت یکی از بزرگان بودیم که ایشان نکته جالبی گفتند. ایشان فرمودند : زمانی که مرحوم امام رحمة الله علیه در شب ۲۲ بهمن ۵۷ امر کردند که همه مردم به خیابانها بریزند و آخرین نفسهای رژیم را از او بگیرند ، من خدمت مرحوم آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه بودم.

- مرحوم آیت الله بهجت به من فرمودند : به نظر شما تمام کسانی به خیابانها آمدند و رژیم طاغوت را سرنگون کردند آقا روح الله را قبول داشتند؟!

- من گفتم : معلوم است که نه!

- آن بزرگوار فرمودند : آیا همه این افراد اسلام را به طور مطلق قبول داشتند؟!

- عرض کردم : معلوم است که همه اسلام را بطور کامل قبول ندارند. (خلاصه سؤالاتی از این قبیل بین این دو بزرگوار رد و بدل شده بود)

- آیت الله بهجت فرمودند : پس فکر می کنی چرا همه مردم به خیابانها آمدند و با حضور خود رژیم را سرنگون کردند؟

- گفتم : نمی دانم ، علت چیست؟

- ایشان فرمودند : این "ولایت آقا روح الله" بود که مردم را با هر طرز تفکری به خیابانها کشاند و انقلاب را به پیروزی رساند نه چیز دیگر.

تا اینجای مطلب را ایشان از زبان مرحوم آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه نقل فرمود ولی نکته دیگری را نیز خود ایشان بیان کردند که بیانش خالی از لطف نیست.

ایشان فرمودند : این گونه مسائل که ولایت ولی فقیه باعث پیروزی ها و برون رفت از بحرانها می شود در طول این سی سال زیاد اتفاق افتاده است ولی آنچه که بسیار چشم گیر است خلق حماسه نهم دی بود که مردم همه با "ولایت رهبر معظم انقلاب و شخص ولی فقیه" به خیابانها آمدند و حماسه ای دیگر رقم زدند.

آری ولایت ولی فقیه همان ولایت رسول الله است و بس.

نادر طالب زاده : احتمالا در لیست جبهه پایداری باشم

مجری برنامه راز با حضور در فرمانداری تهران ضمن ثبت نام در انتخابات مجلس نهم، با بیان اینکه احساسم به جبهه پایداری نزدیک‌تر است و احتمال زیاد در لیست این جبهه قرار بگیرم، گفت: دغدغه من رسانه است و هر جا بروم، کارم رسانه خواهد بود.

وی سپس در جمع خبرنگاران ‌با اشاره به اینکه دو دوره قبل در لیست آبادگران بوده اما انصراف داده است، اظهار داشت: برنامه بنده اصلاح و تحول در ساختارهای مختلف است.

طالب‌زاده با انتقاد از وضعیت بانک‌های ربوی تغییر و اصلاح در زمینه کشاورزی، آموزش و پرورش، جنگ نرم و زمین‌خواری را زمینه‌های فعالیت خود دانست و افزود: دغدغه من رسانه است و هر جا بروم، کارم رسانه خواهد بود.

این فعال فرهنگی تصریح کرد: برنامه‌های رسانه‌ای بنده هیچ‌گاه مضامین سرگرم‌کننده نداشته است‌ بلکه همواره با رویکرد اصلاحی بوده است، از این‌رو اگر در انتخابات نیز رای نیاورم، کار اصلی خود را در رسانه ادامه می‌دهیم.

این فعال جبهه فرهنگی انقلاب با تاکید بر اینکه به احتمال زیاد در لیست جبهه پایداری قرار بگیرد، یادآور شد: احساسم به جبهه پایداری نزدیکتر است و با کسانی که در فتنه 88 سکوت کردند، همدلی ندارم چرا‌که آنها 30 سال کار موثری انجام نداده‌اند.