
نويسنده : عباس جمشيدي
امام هادي در سال 212هجري قمري در منطقه «صريا» كه در اطراف مدينه است به دنيا آمد. آن حضرت 42 سال در اين جهان زيست و سرانجام در رجب سال 254 هجري قمري به دست معتز عباسي مسموم شد و به شهادت رسيد. سوم رجب، سالروز شهادت آن حضرت است. به اين مناسبت نوشتار حاضر، نگاهي به ابعاد مواجهه امام دهم(علیه السلام) و نوع تعاملي كه خلفاي عباسي با آن حضرت داشتند را ارائه مي دهد. اميد است مورداستفاده خوانندگان محترم قرارگيرد.
تعامل خلفاي عباسي
خلفاي عباسي مي دانستند كه باوجود امام هادي(علیه السلام) نمي توانند به راحتي دستگاه قدرت را طبق خواسته خود گسترش دهند و مردم را زير يوغ ستم بكشانند به همين خاطر امام(علیه السلام) را در محاصره قرار دادند:
الف- انتقال حضرت از مدينه به سامراء
امام هادي(علیه السلام) را مانند جد بزرگوارش امام رضا(علیه السلام) از مدينه النبي(صلی الله علیه و آله) بالاجبار خارج ساختند تا بيشتر حضرت را در محاصره خود قرار دهند نامه اي به ظاهر محترمانه توسط متوكل نوشته شد تا امام(علیه السلام) به سامراء بيايد و او بتواند براحتي نقشه هاي خود را عملي سازد كه مهمترين نقشه او محروم كردن مردم از نور امامت بود.
«يزداد» طبيب مسيحي و شاگرد «نجتيشوع» با اشاره به انتقال اجباري امام(علیه السلام) به سامراء مي گفت: اگر شخصي علم غيب مي داند، تنها اوست. او را به اينجا- سامراء- آورده اند تا از گرايش مردم به سوي او جلوگيري كنند زيرا باوجود وي حكومت خود را در خطر مي بيند1
ب- جلوگيري از ارتباط امام(علیه السلام) با شيعيان و مردم عادي
خلفا طبق سياست! خود مردم را به انواع مختلف- تهديد، ارعاب، شكنجه، قتل،...- از امام(علیه السلام) دور مي ساختند بنابراين شيعياني كه مي خواستند به محضر او بشتابند جز در خفا و تحمل مشكلات فراوان راه ديگري نداشتند- كه خيلي از افراد توسط افراد امراء دستگير شده و به مجازات هاي سنگيني مي رسيدند كه در تاريخ اسامي آنها ضبط شده است.
ج- بازرسي از منزل امام هادي(علیه السلام)
شب يا روز، صبح يا شب و... فرقي نداشت هرموقع كه دلشان مي خواست به منزل حضرت هجوم آورده منزل را جستجو مي كردند تا شايد با يافتن شمشيري يا... حضرت را متهم به قيام برعليه حكومت كنند و حضرت را به شهادت برسانند.حتي موقع انتقال حضرت(علیه السلام) به سامراء يحيي بن هرثمه- مأمور آوردن حضرت- ابتدا منزل را جستجو كرد و چون چيزي جز تعدادي قرآن و كتاب دعا نيافت از منزل خارج شده تا امام آماده سفر گردند!2
د- اذيت و آزار شيعيان:
1-شكنجه جسمي: متوكل در سياهي دل و جنايات سرآمد خلفا است، در حكومت او علويان بسياري زنداني يا تحت تعقيب قرار گرفتند و بسياري نيز شهيد شدند كه نمونه آن «ابن سكيت» است. يار باوفاي امام جواد(علیه السلام) و امام هادي(علیه السلام). شاعر و اديب نام آور شيعي. جرم او دوستي با علي(علیه السلام) و آل علي است. روزي متوكل از او پرسيد: اين دو فرزند من نزد تو محبوبترند يا حسن(علیه السلام) و حسين(علیه السلام)؟ (ابن سكيت) از اين مقايسه برآشفت و گفت: قسم به خدا (قنبر) غلام علي(علیه السلام) درنظر من از تو و دو فرزندت بهتر است3 يا ]نصربن علي جهني[را به خاطر نقل حديثي در فضائل اهل بيت هزار تازيانه زدند.
فشار اقتصادي چنان بر علويان توسط خلفا سنگين شد كه كودكان شيعي از گرسنگي ناله ها سرداده و وضع شيعيان چنان وخيم بود كه در تاريخ آمده بانوان علوي يك دست لباس درست براي نماز نداشتند4.
در مقابل خلفاء با بيت المال مسلمين براي خود قصرها و كاخهاي بيشمار مي ساختند و مشغول لهو و لعب بودند كاخهائي همچون؛ شاه، عروس، شبداز، بديع، مليح،... در زمان متوكل ساخته مي شدند و پولهاي فراواني صرف مي شد. مثلاً براي ساخت كاخ «بركواء» بيست ميليون درهم خرج شد. و در همان كاخها جشن هاي مفصلي برگزار مي شد و پولهاي مردم صرف عيش و نوش درباريان و مدعوين- غيرشيعي- مي گشت.
در جشن ختنه كنان پسر متوكل- عبدا... معتز- هشتاد و شش ميليون درهم خرج شد. متوكل 12هزار كنيز داشت5.
2-شكنجه روحي: علوياني كه زير سخت ترين شكنجه خلفا بودند روزگار سختي را مي گذراندند، ولي در مقابل، امام زمان خود را دارند و آلام دردهايشان امام(علیه السلام) بود ولي وقتي كه روي يار را نبينند چه كنند؟ در سال 236 قمري علويان ديدند كه «ديزج» يهودي الاصل به دستور متوكل قبر مطهر اباعبدالله الحسين(علیه السلام) را خراب كرده و زمين ها را صاف كرد و تبديل به زمين كشاورزي نمود و وقتي هم كه ديد بازهم مشتاقان حضرتش عاشق ديدارند قوانين سختي گذاشت تا جائي كه براي رفتن به زيارت شخص بايد دستش قطع مي شد؟!
اقدامات امام هادي (عليه السلام)
1-فعاليت هاي مخفي حضرت(علیه السلام):
الف- ارتباط با شيعيان: هدايت شيعيان، كمك به آنها و جوابگويي به مسائل آنها به طرق مختلف.
ب) تجديدنظر در شبكه ارتباطي وكالت:
ائمه براي ارتباط با پيروان خود شبكه ارتباطي وكالت را به وجود آورده بودند به اين صورت كه وكلاء ازطرف امام مأمور بودند كه به سؤالات فقهي و عقيدتي و... شيعيان پاسخ داده و بعد از دريافت وجوهات و سؤالات بي پاسخ آن را خدمت امام(علیه السلام) برسانند.
اين شبكه در زمان امام هادي(علیه السلام) نيز با تجديدنظر متناسب با شرايط زمان توسط امام هادي(علیه السلام) ادامه داده شد- صرف نظر از كاركرد اصلي آن آمادگي مردم براي زمان غيبت حضرت حجت(علیه السلام) بود.
2-اتمام فعاليت هاي فرهنگي توسط امام هادي(علیه السلام)
الف-نشر فرهنگ اهل بيت (عليهم السلام): از فعاليت هاي امام هادي(علیه السلام) احياي فرهنگ ولايت بود.
1-اشاره به واقعه تاريخي غدير و فضائل و مناقب ملكوتي حضرت علي(علیه السلام).
2-زيارت جامعه كبيره كه توسط امام هادي(علیه السلام) بيان مي شود يك دوره امام شناسي جامع و كامل است.
ب-بيان مسائل فقهي جامعه: اگرچه سعي خلفاء براين بود كه خود به وسيله علماء درباري مردم را از رجوع به سرچشمه ولايت دور سازند ولي بازهم بسيار اتفاق مي افتاد كه خود ناچار مي شدند خدمت امام رسيده از آن حضرت استفاده كنند كه البته به نيت ضربه زدن به امامت و... نيز بود.
(ب)- كيفر مسيحي زناكار: فردي مسيحي با زن مسلماني زناكرده و بعد به خاطر ترس مسلمان شد بعضي ها حكم به قتل او دادند و بعضي به آزادي او و... براي حل اختلاف از محضر امام هادي(علیه السلام) پرسيدند حضرت با استدلال به آيه 85 و 84 سوره غافر فرمود ]آنقدر بايد شلاق بخورد تا بميرد[ 6
نذر مادر متوكل: مادر متوكل نذر كرد كه اگر متوكل از مريضي نجات يابد تعداد كثيري (زياد) دينار صدقه دهد- بعد از خوب شدن او در تعداد واقعي كثير اختلاف شد امام فرمود: 83 دينار زيرا ]لقد نصركم ا... في مواطن كثيره [جنگها و سريه هاي پيامبر(صلی الله علیه و آله) 83 جنگ بود7.
ج-جوابگوئي به شبهات كلامي: در زمان امام هادي(علیه السلام) مكتب هاي عقيدتي و فكري فراواني وجود داشت كه از اساس پوچ بودند ولي طرفداراني پيدا كرده و در تشيع نيز نفوذ مي كردند كه امام(علیه السلام) با جوابگوئي به آنها مسلمانان را از خطر اين شبهات حذف مي نمودند كه به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم:
1-غلات:
افرادي كه درباره امام غلو نموده براي او مقام الوهيت قائل شده و گاه نيز خود را منصوب ازطرف امام(علیه السلام) معرفي مي نمودند و چون خود را شيعه معرفي مي كردند موجبات بدنامي براي شيعيان فراهم مي شد كه امام(علیه السلام) با تمام قدرت جلو آنها ايستادند و از اين گروه اظهار تبري نمودند.
2-واقفيه
آنها معتقد بودند كه امام كاظم(علیه السلام) زنده است و آخرين امام و مهدي موعود است. امام هادي(علیه السلام) بشدت با آنها مبارزه مي كرد و حتي در جواب نامه يكي از شيعيان فرمود: ]نعم اقنت عليهم في صلاتك[8آري در قنوت نماز آنها را نفرين كن.
3-صوفيه
كسانيكه به ظاهر دل از دنيا كنده و از دنيا بدورند و لباس درويشي مي پوشند! اگر غذائي يافتند مي خورند! و اگر نيافتند صبر مي كنند! ولي حقيقت اينست كه آنها رياكارند و راه غلط را مي پيمايند امام هادي(علیه السلام) درباره آنها فرمود: ]والصوفيه كلهم من مخالفينا و طريقتهم مغايره لطريقتنا و ان هم الا نصاري و مجوس هذ الامه ، اولئك الذين يجهدون في اطفاء نورا... والله يتم نوره و لوكره الكافرون[9 همه صوفيان از مخالفان ما هستند و برنامه و روش آنها با برنامه و روش ما مغايرت دارد. آنها مطمئناً نصاري و مجوس اين امت هستند آنها كساني هستند كه در خاموش نمودن نور خدا سعي مي كنند (خداوند نور خود را كامل مي كند گرچه كافران نپسندند.)
د-تربيت شاگردان :اگرچه دوران امام هادي(علیه السلام) دوران اختناق و استبداد بود و برخلاف دوران صادقين (عليهما السلام) آزادي عمل وجود نداشت ولي با اين حال حضرت در رشته هاي مختلف شاگردان فقيهي را تربيت كردند كه درنوع خود كم نظير بودند افرادي مثل: فضل بن شاذان- حسين بن سعيد اهوازي- ايوب بن نوح- ابوعلي (حسن بن راشد) حسن بن علي ناصر كبير، عبدالعظيم حسني (مدفون در شهر ري) و... كه شيخ طوسي(ره) در رجال خود تعداد شاگردان حضرت در علوم مختلف را 185 نفر ذكر مي كند10.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها:
1-علامه مجلسي بحارالانوار ج50 ص161
2-پيشوائي سيد مهدي سيره پيشوايان ص581 (تلخيص)
3-سيره پيشوايان ص589
4-تتمه المنتي شيخ عباس قمي ص238-239
5-سيره پيشوايان ص595
6-وسايل الشيعه ج18 ص408
7-سيره پيشوايان ص601
8-بحارالانوار ج82 ص203
9-سفينه البحار ج2 ص58
10-رجال طوسي ص409-429، سيره پيشوايان ص611