بیانیه جبهه پایداری اصفهان به مناسب حضور پر شور مردم در انتخابات 12 اسفند

بسم الله الرحمن الرحیم

در سی و سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی خلق حماسه­ ای دیگر که با حضور پرشور مردم انقلابی ، ولایتمدار ، مؤمن و متعهد ایران اسلامی در پای صندوق های رأی تجلی نمود ، برگ زرین دیگری برای تاریخ سراسر افتخار ایران اسلامی به ارمغان آورد.

در 12 اسفند 90 ملت عزیز ما ضمن تجدید میثاق با آرمان های امام راحل و لبیک به پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی با حضور پرشکوه خود در نهمین دوره ­ی انتخابات مجلس شورای اسلامی و تعیین سرنوشت خویش ، بار دیگر همدلی و یکپارچگی شان را در عرصه های اجتماعی به اثبات رساندند.

این حضور دشمن شکن چه خوب اثبات کرد نگاه مؤید به نور الهی مقام عظمای ولایت را که فرمودند:

«  آنى که من احساس می­ کنم و از لطف الهى احتمال قوى می ­دهم که اینجور بشود، این است که ملت ایران در روز جمعه‌اى که می­ آید، یک سیلى سخت‌تر به چهره‌ى استکبار خواهد زد.»

و چنان که فرمودند این پیام سراسر غرور را به گوش تمام جهانیان رساند که:

« ملت بزرگ ایران در سی و سه سالگی انقلاب همچنان مصمّم و پُرنشاط به حرکت در مسیر راه پر افتخار خود ادامه می دهد.»

بی شک در صحنه بودن ملت بزرگ ایران بویژه مردم شریف استان اصفهان ستودنی است و عظمت این حضور ، بینش آگاه و نگرش والای این مردم را به تصویر می کشد و سپاس خادمان را در تمامی عرصه ­ها بر می­ انگیزد.

جبهه­ ی پایداری انقلاب اسلامی استان اصفهان نیز به سهم خود ضمن قدردانی از حضور گسترده ­ی ملت شریف و همیشه در صحنه­ ی ایران اسلامی، بویژه مردم ولایتمدار و حماسه آفرین استان اصفهان، این افتخار بزرگ را به مقام معظم رهبری و مردم آگاه و بصیر ایران اسلامی تبریک عرض می نماید و تداوم پاسداری از ارزش های اسلام در ظل عنایات حضرت صاحب عصر (عج) را از درگاه احدیت مسئلت می نماید.

جبهه پایداری انقلاب اسلامی استان اصفهان

جبهه پایداری ، یک شوک دهنده در حرکت انقلاب اسلامی

وقتی ما دیدیم دارد شعارهای اصلی انقلاب سست و فراموش می شود احتیاج دارد به یک شوک جدیدی. جبهه پایداری

در تاریخ چهارشنبه 26/11/90 شورای مرکزی جبهه پایداری اصفهان با حضرت آیت الله مصباح یزدی دیدار کردند. اهم مطالب مطرح شده در این دیدار توسط آیت الله مصباح یزدی بدین شرح است:

* تحزب با وحدت سازگار است، یعنی وحدت در یک چهارچوبه کلی و پذیرفتن ویژگی های گروهی در یک قالبهای محدودتر...

* کسانی که فهم و "بصیرت" بیشتری دارند شکرش این است که اینرا سرایت بدهند به دیگران یعنی سعی کنند که این فهم بهتر را گسترش بدهند در جامعه و کانال کشی کنند...

* موقعیت بدر و خیبر موقعیت "فعال و اثر گذار" است نه تنها در جامعه خودمان بلکه در مقابل دشمنان در کل جهان ،ولی به هر حال یک مطلب "استراتژیک" مهم است یعنی اشاره به اینکه ما وظیفه داریم که "تهاجمی" برخورد کنیم با دشمنان اسلام...

* مسئله اینکه به کانونهای ثروت و قدرت نزدیک نشوید یا کسانی که از این کانونها بهره می گیرند با آنها همکاری نکنید و اینها، این هم بر می گردد به همان طرح ایده آل نظام اسلامی...

* قدرت های سیاسی جنگ نرم از مصادیق کانون های قدرت و ثروت هستند...

* وقتی ما دیدیم دارد شعارهای اصلی انقلاب سست و فراموش می شود احتیاج دارد به یک شوک جدیدی. جبهه پایداری به عنوان یک شوک دهنده در حرکت انقلاب مطرح شد. حرکت اصولگرایی امروز احتیاج داشت به این که یک نیروی جدیدی واردش شود، آن جوری که داشت پیش میرفت که احیانا بعضی صاحبان قدرت وثروت در آن نفوذ پیدا کنند و به عنوان اصولگرا خودشان را جا بزنند در جامعه این احتیاج داشت به اینکه یک شوکی در آن وارد شود و این معنایش نفی حرکت اصولگرایی نیست بلکه تقویت این حرکت و اصلاح این حرکت است...

* خطرهایی که احساس می شد در سه چیز بود :

یکی اینکه علیرغم اینکه بزرگترین نعمتی که خدا به ما مرحمت کرده نعمت رهبری است داشت به دست کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه تضعیف می شد،

دوم داشت خطر فتنه فراموش می شد و کسانی به صورتهای مختلف داشتند ماستمالی می کردند و کم کم برای کسانی امر مشتبه می شد که این اختلاف انتخاباتی بوده و مسئله توطئه ای نبوده و چیزهایی از این قبیل اگر یک خطاهایی هم واقع شده یک دشمنانی از خارج آمده اند این کار را کردند و ربطی به اصل حرکت مثلا جنبش سبز نداشته و این خطر بسیار بزرگی بود. این چیزی بود که ما را اصلا نسبت به خطرهای آینده انقلاب توجه داده بود و خود این حرکت بسیاری از بلاها را از جامعه ما رفع کرد باز دوباره اینرا ماستمالی کردن باعث این می شد که زمینه را برای رشد آن بلاها فراهم کنیم،

مسئله سوم انحرافی بود که در وابستگان به دولت داشت پیش می آمد از لحاظ عینی و تأثیر خارجی هم الآن چندان ملموس نیست ولی از لحاظ فکری شاید این خطر کمتر از آن خطرها نباشد بلکه از بعضی جهات شاید خطرناک تر از آنها باشد،

* اصلا فلسفه پیدایش جبهه پایداری همین است که یک نیروی جدیدی وارد خط اصولگرایی بشود و تقویت بکند و حرکتش را شتاب بدهد و "از شتاب منفی به شتاب مثبت" بیاید راهش هم این است که هدفهایش را تعیین کند که با جهت گیری حرکت ما با چه سمت و سویی باشد این سمت و سو را هم در سه بعد مشخص کردیم:

اطاعت مطلق از رهبری

مبارزه با فتنه و حامیان فتنه

مبارزه با خط انحرافی.

* ما باید همیشه از "اصلح نسبی" حمایت کنیم فکر این باشیم که ایده آل مطلق باشد نخواهد شد...

* کارهای بسیار بزرگی در دولت انجام گرفت ولی اشتباهاتی هم داشت و دارد و این خط انحرافی هم در کنارش پدید آمد که به نظر بنده خطرش کمتر از آن خطرهای فتنه نیست در آینده یک خطر بالقوه ای می تواند باشد که اگر از حالا با آن مبارزه نشود می تواند در آینده یک خطر جدی برای نظام ایجاد کند اما این معنایش این نیست که از اول ما اشتباه کردیم که مثلا از این دولت حمایت کردیم خیر الان هم می گوییم باید از اصلح نسبی حمایت کنیم. این خط انحرافی که باز شده یک احتمال قوی ای برای خطری بزرگ در شکم خودش دارد و لذا ما هم می گوییم باید از الآن مقابله کنیم و در نطفه خفه کنیم و نگذاریم این خطر تحقق پیدا کند...

* سعی کنیم دوباره در چاله ها نیفتیم این بدتر است با اینکه این تجربه را دیدیم هنوز هم دوسال بیشتر نگذشته دوباره بیفتیم توی همین چاله یا یک چاهی عمیق تر از این. این خیلی زشت است و متأسفانه کسانی در معرض چنین لغزش هایی هستند.

بقیه در ادامه مطالب ...

ادامه نوشته

10 دلیل برای اینکه جبهه پایداری باید لیست مستقل بدهد.

با نزدیک شدن زمان انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی که در روز 12 اسفند برگزار می شود، تکاپوی جریان ها و گروه های سیاسی برای تعیین نحوه حضور و یا عدم حضورشان در انتخابات به صورت جدی تری دنبال می شود.

در این میان، جریان فتنه که سال گذشته با راهبری میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک بن بست استراتژیک گرفتار شده بود، با منزوی شدن این‌دو، دوباره عنان کار را در اختیار محمد خاتمی قرار داد و او با مشورت موسوی خويینی‌ها، استراتژی کاهش مشارکت در انتخابات به مثابه کاهش مشروعیت نظام را در دستور کار قرار داد. این استراتژی موجب شد تا اعضای جریان تجدیدنظر طلب به صورت یک‎پارچه در روزهای ثبت نام در خانه بنشینند و ثبت نام نکنند.

از سوی دیگر، در جریان اصول‌گرا پس از آن که جبهه پایداری انقلاب اسلامی و گروه 7+8 شکل گرفت، یک جدال گفتمانی برای تعیین صلاحیت‎ها و نحوه حضور، وحدت، کثرت و خالص سازی رخ داد که همچنان ادامه دارد.

در این نوشتار قصد نداریم که به بررسی این مجادله بپردازیم و داعیه اصلی این یادداشت، اثبات این گزاره است که جبهه پایداری انقلاب اسلامی به عنوان یکی از جریان های اصول‌گرا و انقلابی باید در انتخابات پیش رو، حضوری فراگیر داشته و لیست انتخاباتی ارائه دهد. در بیان دلایل این گزاره می توان گفت:

1- اتفاق‌هاي سال جاری و نحوه شکل گیری زمینه حضور اصول‌گرایان در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی نشان داد که جریان های مختلف اصول‌گرایان قطعا با هم متفاوت بوده و دارای پیشینه، عقاید و عملکرد متفاوت هستند. افرادي مانند آقايان علی مطهری و عباسپور با دکتر آقاتهرانی و حجت الاسلام روح الله حسینیان متفاوت هستند. دیدگاه آن‌ها نسبت به کلیدی ترین مفاهیم متفاوت و متضاد بوده و نمایش آن در چند سال گذشته به‌ویژه پس از فتنه 88 این مسئله را در پیش چشم رأی دهندگان باورپذیر و عینی کرده است. حضور این افراد در یک لیست به نوعی گمراه کردن رأی دهندگان و خلاف شرط صداقت و انصاف است. این تفاوت ها، تفاوت سلیقه نیست مثلا تفاوت عقیده در مورد انتخاب اصلح یا انتخاب صالح مقبول و کنار گذاشتن اصلح یک تفاوت بنیادی است که تبعات سیاسی و اجتماعی گسترده ای در پی دارد.

2- حضور نداشتن چهره های جریان فتنه و کمبود نیروی انسانی جریان نفوذی در دولت و رد صلاحیت صحیح برخی ثبت نام کنندگان موجب شد تا امید دشمن برای غیررقابتی شدن انتخابات در شهر تهران پررنگ شود اما حضور یک لیست قوی از جبهه پایداری در کنار فهرست گروه موسوم به 7+8 به اضافه حضور تک چهره هایی که رأی قابل توجهی دارند، می تواند این استراتژی را نیز نقش بر آب کند.

3- حضور جبهه پایداری می تواند نمایش‌گر یک رقابت اخلاقی و درون چارچوب نظام باشد، بدون ترس از ساختارشکنی عده ای که امروز فتنه گر نامیده شوند. در 25 سال گذشته و در هر دور از انتخبات، این نگرانی وجود داشت که عده ای که التزامی به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه ندارند، با روش های تبلیغاتی غیر اسلامی بتوانند به مراکز حساس تصمیم‌گیری بروند و اخلالی در کار جمهوری اسلامی به وجود آورند، آن‎گونه که در مجلس ششم و دولت اصلاحات رفتار شد. همچنین رعایت بایسته های اخلاقی در رقابت های انتخاباتی آن گونه که در شأن آیت الله مهدوی کنی و آیت الله مصباح یزدی است، می‎تواند الگوی سالمی از رقابت را در جمهوری اسلامی پدید آورد.

4- حرکت مردمی بدون جنجال و هیاهو به سوی خالص سازی، رمز بقای جریان های سیاسی است. جبهه پایداری در ماه های پس از اعلام موجودیتش توانسته با پافشاری بر اصول و به جان خریدن هزاران فحش و ناسزا، گفتمان اصول‌گرایی ناب را بر مبنای ولایت مطلقه فقیه به جلو ببرد و تأثیرات این پافشاری جبهه پایداری حتی در نحوه رفتار و گفتمان رقبا نیز آشکار شده است، آنجا که برخی افراد که فتنه 88 را کدورت و یا دعوای شخصی می دانستند، به صف اول مبارزه با فتنه آمده اند و یا انتخاب اعضای ستاد انتخاباتی 7+8 خود به خوبی نمایش‌گر تأثیرات حرکت گفتمانی جبهه پایداری است. به هر حال، استقامت بر اصول آن هم در عرصه پر هیجان انتخابات می تواند تکمیل کننده حرکت به سمت خالص سازی حداکثری جریان اصول‌گرایی باشد.

5- آنچه در ایران 1388 گذشت، اگرچه يك بیماری سیاسی و امنیتی بود که با حضور مردم در 9 دی درمان یافت اما زخم‌ها و تجربیات این دوران هنوز تازه است. حضور جبهه پایداری در انتخابات می تواند مانع از فرموشی خیانت خائنان و سکوت ساکتان شود. کارنامه خوانی جریان های درگیر در فتنه 88 و بازخوانی مواضع افراد در این گیرودار، می تواند انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی را جدا از رقابت های سیاسی، به یوم الحساب برخی جریان ها تبدیل کند.

6- یکی از دلایل اعلام موجودیت جبهه پایداری، عملکرد نامناسب دکتر احمدی نژاد در حمایت و میان‌داری جریان نفوذی است که در ماجرای تأسف برانگیز خانه نشینی بروز یافت. اکنون نیز چشم خیل عظیم علاقه مندان آقاي احمدی نژاد که از سویی از عملکرد او و رئیس دفترش سرخورده شده و از سوی دیگر ارتباطي با کسانی ندارند که سال‎های گذشته را با لجن پراکنی و عقده گشایی علیه دولت مورد حمایت رهبری سپری کرده اند، به جبهه پایداری دوخته شده تا این خلأ را پر کند. آنها در دوران اصلاحات مشتی کفن پوش و قابلمه به دست خوانده شدند، کاندیداهای ریاست جمهوی اصول‌گرايان در سال 84 هم مدل تبلیغات بلری و مشعوف شدن از جایزه نوبل شیرین عبادی را به آنها ترجیح دادند و اکنون نیز جرین نفوذی در دولت دهم می گوید مگر شما چند نفرید؟! اکنون چشم امت حزب الله به جبهه پایداری دوخته شده است!

7- یکی از مهم‌ترین رسالت های جبهه پایداری جایگزینی تخصص به جای سهمیه بندی های معمول گروه های سیاسی است. به‎عنوان مثال در مجلس گذشته علی رغم مسائل متعدد سیاست خارجی، تعداد نمایندگانی که سابقه حضور در دستگاه دیپلماسی و اشراف بر پيچيدگي‌هاي اين حوزه را داشتند، به عدد 3 نمی رسید و همین مسئله، موجب ضعف مفرط کارشناسی در مجلس و اظهارات شتاب‎زده و مبتدیانه متعدد نمایندگان در حوزه سياست خارجی می‌شد. در حوزه اقتصاد نیز این مسئله مصداق داشت.

در اين ميان، جبهه پایداری باید با ارائه فهرستی از متخصصین توان‌مند مانند دکتر مرتضی آقا تهرانی، دکتر محمد سلیمانی، دکتر مسعود میرکاظمی، دکتر محمد هادی زاهدی وفا، دکتر زهره طبیب زاده، مهندس سید مهدی هاشمی، دکتر ناصر سقای بی ریا و... تخصص محوری آرمان‌خواهانه را به مجلس نهم هدیه بدهد.

8- یکی از مقدمات و الزامات وحدت آن است که طرف‌های درگیر، بنای‎شان بر تفاهم و وحدت باشد اما متأسفانه با رصد موضع گیری برخی از چهره‌ها و گروه های سیاسی، این مساله هم اکنون در میان اصول‌گرایان دیده نمی شود. این افراد و گروه ها که نفس حضورشان در جمع اصول‌گرایان با توجه به سابقه‎شان در فتنه 88 ناموجه می‎نماید، با سد کردن ملزومات وحدت مانند انتخاب هیئت داوری مورد اجماع، نگذاشتند تا وحدت حداکثری سیاسی شکل بگیرد.

از سوی دیگر، موج تخریب ها و بی انصافی هاي برخي از چهره‌های این گروه‌ها علیه جبهه پایداری که حتی پیش از اعلام موجودیت این جبهه آغاز شده بود و حتی این شائبه را ایجاد می کرد آنها جبهه پایداری را نه ظرفیتی از ظرفیت های اصول‌گرایان بلکه به عنوان گروهی می شناسند که جای‎شان را تنگ کرده است و به اين ترتيب، با شعار وحدت حداکثری، جمعي از خالص ترین و بهترین نیروهای کیفی جریان اصول‌گرا را دفع حداکثری کردند.

حضور مستقلانه جبهه پایداری می تواند حباب توهمی این گروه ها را بترکاند و محملی جذاب برای نشان دادن حقایق عریان این افراد و گروه ها باشد.

9- یکی دیگر از بایدهای ارائه لیست جبهه پایداری انقلاب اسلامی، نمایش خالصانه ارزش‎های مشترک ولایت‌مداران است. کسانی که نگاه‎شان به ولایت فقیه است، هرگز دچار قبیله گرایی سیاسی نمی شوند، حتی اگر کسی با سلیقه های آن‌ها اختلاف داشت، اما در نگاهش به اطاعت از ولایت فقیه حرف و حدیثی نبود، مانند دکتر حدادعادل در صدر فهرست جبهه پایداری انقلاب اسلامی قرار خواهد گرفت. فهرست جبهه پایداری نشان خواهد داد که امثال سردار ایثارگر محمد کوثری در صدر توجهات قرار خواهند داشت.

10- همه دلایل پیش‎گفته به کنار، اگر اعضای جبهه پایداری با احساس تکلیف و معامله با آن کسی که تجارت با او شیرین‎ترین تجارت است، به صحنه انتخابات وارد شوند، حتماً پیروز هستند. چه آنکه به پیروزی ظاهری برسند و چه آنکه در ظاهر ناکام بمانند. با انتخاب گزینه‎های اصلح، فردای انتخابات پیروزی و شکست ظاهری علی السویه است چرا که تکلیفی انجام شده و باری در جهت منافع انقلاب به مقصد رسیده است. "اگر در مسير امر و اراده‌ي خدا قرار بگيريد، حتماً پيروز هستيد" (آيت‌الله مصباح يزدي در ديدار 6/11/90 با اعضاي جبهه پايداري)

محمدحسن روزی طلب - رجانیوز

راهنمای سیر مطالعاتی آثار علامه مصباح یزدی (دامت برکاته)

(استاد عزیزم حجت الاسلام عزتی «زیدعزه»)

مقدمه

دسته‌بندي آموزشي

کتاب‌هاي آموزشي

کتاب‌هاي تخصصي

ترتيب تدريس کتاب‌هاي آموزشي

براي دوره‌هاي آموزشي در رشته‌هاي علوم انساني

براي دوره‌هاي آموزشي در رشته‌هاي غير علوم انساني

دسته‌بندي موضوعي

مقدمه

حضرت آيت الله مصباح ـ‌مد ظله‌ـ از معدود چهره‌هاي برجسته در ميان متفکران جهان اسلام است که با انديشه‌اي ژرف و اصولي در حوزه‌هاي مختلف علوم اسلامي و انساني داراي نظر و صاحب رأي است و آثار ايشان در گستره وسيعي از زمينه‌هاي علوم مورد اقبال و استفاده اقشار مختلف و سطوح گوناگون علمي قرار دارد، تا آنجا که رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي -ادام‌الله‌ظله‌العالي‌ـ ‌درباره ايشان فرموده‌اند:
«بنده نزديك به چهل سال است كه جناب آقاى مصباح را مى‌شناسم و به ايشان به عنوان، يك فقيه، فيلسوف، متفكر و صاحب نظر در مسايل اساسى اسلام ارادت دارم.»
«اگر خداى متعال به نسل كنونى ما، اين توفيق را نداد كه از شخصيت‌هايى مانند علامه طباطبائى و شهيد مطهرى استفاده كند، اما به لطف خدا اين شخصيت عزيز و عظيم القدر، خلأ آن عزيزان را در زمان ما پر كرده است.»
در پي درخواست‌هاي مکرر بسياري از علاقه‌مندان به معارف اسلامي براي فراهم آوردن سيري مطالعاتي از آثار گران‌سنگ حضرت استاد، بر آن شديم تا اين خواسته ايشان را اجابت کنيم و در حد مقدور آثار ايشان را دسته‌بندي و معرفي نماييم. به اين منظور، دو نوع طبقه‌بندي را مد نظر قرار داديم: طبقه‌بندي آموزشي، و طبقه‌بندي موضوعي. در هر دو دسته‌بندي، سعي بر اين بوده است تا آثار از آسان به مشکل مرتب گردند. هم‌چنين براي آن‌که يافتن مطالب مورد نظر در ميان آثار مختلف آسان‌تر شود، در معرفي هر اثر، سرفصل‌هاي کلي مورد بحث در آن کتاب را آورده‌ايم.
لازم به ذکر است که در اين سير مطالعاتي، تنها آثاري گنجانيده شده‌اند که تاکنون در قالب کتاب به چاپ رسيده‌اند، و از ذکر مقالات،‌ سخنراني‌هاي چاپ نشده، يا آثاري که به ساير اشکال منتشر شده‌اند خودداري شده است.

دسته‌بندي آموزشي

کتاب‌هاي حضرت آيت‌الله مصباح را مي‌توان از ديدگاه‌هاي متفاوت و براي اهدافي گوناگون دسته‌بندي کرد و هر دسته‌بندي فايده و آثار خود را دارد: در يک تقسيم، مي‌توان کتاب‌ها را به دو گروه کلي آموزشي و غيرآموزشي تقسيم کرد. منظور از کتاب‌هاي آموزشي، کتاب‌هايي است که براي دوره‌هاي آموزشي و فراگيران خاص تدريس، يا به اين منظور تأليف شده‌اند و فراگيري آنها نيازمند تدريس توسط استاد است. در مقابل، کتاب‌هاي غيرآموزشي، کتاب‌هايي هستند که به‌منظور آموزش نوشته نشده‌اند. اين گروه از کتاب‌ها خود به دو دسته تقسيم مي‌شوند: کتاب‌هاي تخصصي و کتاب‌هاي عمومي. مقصود از کتاب‌هاي تخصصي، کتاب‌هايي است که حاصل تحقيقات و ژرف‌انديشي‌هاي استاد است و مخاطب آنها محققان و متخصصان يک رشته علمي‌اند. ولي کتاب‌هاي عمومي به کتاب‌هايي مي‌گوييم که مخاطب آنها عام بوده، براي استفاده عموم طرح گرديده و يا به رشته تحرير درآمده‌اند. در اينجا کتاب‌هاي آموزشي و تخصصي حضرت استاد را فهرست‌وار ذکر کرده، سپس سير تدريس کتاب‌هاي آموزشي را براي دو دسته از فراگيران پيشنهاد مي‌کنيم. توضيحات مربوط به هر کتاب در بخش بعد خواهد آمد.

أ‌. کتاب‌هاي آموزشي عبارتند از:

1.2. آموزش عقايد

1.3. اصول عقايد(2): راه و راهنماشناسي

1.4. چکيده‌اي از انديشه‌هاي بنيادين اسلامي

2. تفسير و علوم قرآن

2.1. مجموعه معارف قرآن (شامل: خداشناسي، کيهان‌شناسي، انسان‌شناسي، راه‌شناسي، راهنماشناسي، قرآن‌شناسي، اخلاق در قرآن، جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن، حقوق و سياست در قرآن، جنگ و جهاد در قرآن)

2.2. خلقت انسان از نظر قرآن

2.3. انسان‌شناسي در قرآن

2.4. معارف قرآن (4-5): راه و راهنماشناسي (تلخيص دروس)

2.5. انسان‌سازي در قرآن

3. اخلاق و فلسفه اخلاق

3.1. خودشناسي براي خودسازي

3.2. فلسفه اخلاق

3.3. نقد و بررسي مکاتب اخلاقي

3.4. کلمة حول فلسفة الاخلاق

4. علوم انساني

4.1. انقلاب اسلامي و ريشه‌هاي آن

4.2. پيش‌نيازهاي مديريت اسلامي

5. منطق و فلسفه

5.1. دروس فلسفه

5.2. آموزش فلسفه

5.3. چکيده چند بحث فلسفي

6. فلسفه تطبيقي (نقد مارکسيسم)

6.1. پاسداري از سنگرهاي ايدئولوژيک (6 جلد)

6.2. نقدي فشرده بر اصول مارکسيسم

6.3. ايدئولوژي تطبيقي

ب‌. کتاب‌هاي تخصصي از مجموعه آثار مکتوب استاد عبارتند از:

1. شرح روايات

1.1. تعليقه بر معادن الحکمة و مکاتيب الأئمة
1.2. تعليقه بر اللوامع الإلهية
1.3. تصحيح و تعليقه بر معاني الأخبار
1.4. حاشيه و تعليقه بر بحار الانوار (54-63) [كتاب السماء و العالم]

2. اخلاق و عرفان

2.1. به‌سوي خودسازي
2.2. در جستجوي عرفان اسلامي

3. کلام

3.1. الإمامة و الولاية في القرآن الکريم

4. روان‌شناسي

4.1. ديدگاه‌هاي روان‌شناختي حضرت آيت‌الله مصباح يزدي

5. منطق و فلسفه اسلامي

5.1. شرح نهاية ‌الحکمة
5.2. تعليقة علي نهاية الحکمة
5.3. شرح برهان شفا (4 جلد)
5.4. شرح الهيات شفا (3 جلد)
5.5. شرح مجلدات اول و هشتم الأسفار الأربعة (4 جلد)

6. فلسفه تطبيقي

6.1. گفتمان روشنگر

ترتيب تدريس کتاب‌هاي آموزشي

أ‌. براي تدريس در دوره‌هاي آموزشي حوزوي و نيز آموزش عالي دانشگاهي در رشته‌هاي علوم انساني مانند فلسفه و الهيات:

1. آموزش عقايد (ج 1-3)

[در بحث نبوت، رجوع به اصول عقايد(2): راه و راهنماشناسي و نيز معارف قرآن (4-5): راه و راهنماشناسي (تلخيص دروس)توصيه مي‌شود]

2. مجموعه معارف قرآن (1-10)

[مي‌تواند پس از آموزش عقايد يا به موازات آن تدريس گردد.]

3. چکيده‌اي از انديشه‌هاي بنيادين اسلامي

4. خودشناسي براي خودسازي

5. آموزش فلسفه

6. فلسفه اخلاق

[مراجعه به کتاب‌هاي نقد و بررسي مکاتب اخلاقي و کلمة حول فلسفة الاخلاق نيز توصيه مي‌شود]

تبصره: درصورت نياز به مباحث فلسفه تطبيقي و نقد مارکسيسم، کتاب‌هاي زير به ترتيب مي‌توانند پس از آموزش فلسفه تدريس شوند:

1. نقدي فشرده بر اصول مارکسيسم

2. ايدئولوژي تطبيقي

ب‌. براي دوره‌هاي آموزشي در رشته‌هاي غير علوم انساني مذکور، ترتيب ذيل پيشنهاد مي‌شود:

7. بخش‌هايي از مجموعه معارف قرآن (شامل گزيده‌اي از: خداشناسي، کيهان‌شناسي، و قرآن‌شناسي)

8. انسان‌شناسي در قرآن

9. معارف قرآن (4-5): راه و راهنماشناسي (تلخيص دروس)

10. انسان‌سازي در قرآن

11. چکيده‌اي از انديشه‌هاي بنيادين اسلامي

12. خودشناسي براي خودسازي

13. فلسفه اخلاق

14. انقلاب اسلامي و ريشه‌هاي آن

تبصره: درصورت نياز به مباحث فلسفه تطبيقي و نقد مارکسيسم، کتاب‌هاي زير به ترتيب مي‌توانند پس از آموزش فلسفه تدريس شوند:

1. نقدي فشرده بر اصول مارکسيسم

2. ايدئولوژي تطبيقي

دسته‌بندي موضوعي

دسته‌بندي ديگر ‌كه ان‌شاءالله به زودي براي استفاده علاقمندان در قالب جزوه‌اي منتشر خواهد شدـ‌ بر اساس موضوع کتاب‌هاست که کمک مي‌کند تا درهر موضوع کتاب‌هاي مربوط در کنار يکديگر قرار گيرند و در مقايسه باهم مطالعه شوند. در اين فهرست سعي شده است كتاب‌هاي زيرمجموعه هر موضوع، به ترتيب آسان‌يابي مرتب شوند. همين ويژگي در تنظيم مباحثي كه در درون خود داراي ترتيب منطقي‌اند نيز درنظر گرفته شده است. براي آشنايي اجمالي با مطالبي که در هر کتاب آمده است، ذيل هر کتاب مباحث آن به‌اجمال معرفي شده است. در اين سير، تکيه بيشتر بر کتاب‌هاي عمومي بوده است که با مطالعه قابل درک‌اند ونياز چنداني به تدريس توسط استاد ندارند. کتاب‌هاي درسي و نيز شرح و تعليقات بر کتاب‌هاي ديگر هم براي کامل‌شدن فهرست در اين طبقه‌بندي گنجانيده شده‌اند، ولي ضمن توجه به اين نکته، توضيح کم‌تري درباره آنها داده شده ‌است.


مطهری زمان با تکلیف گرایی پازل هاشمی را تکیل نکرد

برداشت اول: مطهری زمان

جعفر فرجي: با توجه به کلام مقام معظم رهبری در خصوص شخصیت مطهری زمان "علامه مصباح یزدی" وحضور عمارگونه علامه مصباح در پاسداشت با بصیرت حریم ولایت فقیه در طول این سال‌ها و رقم خوردن اتفاق‌هاي اخیر در کشور بر آن شدم تا به‌صورت مختصر به چند نکته از حضور عمارگونه ایشان صرفاً در معادلات سیاسی کشور صرف نظر از فضایل علمی، فلسفی و... ایشان بپردازم.

برداشت دوم: مردی که پازل هاشمی را تکمیل نکرد

بنیان‌گذار جریان ناب اصول‌گرایی که این روزها به تعبیر خود علامه، با نام با مسمای "جبهه پایداری انقلاب اسلامی" خوانده می شود، شخص ایشان بودند. جدای از احیای این بدنه عظیم از نیروهای انقلابی، گفتمان سازی و افزایش بصیرتی که در همین مدت محدود این جریان برای برای نظام ایجاد کرده که غیر قابل انکار است و در شرایطی که داشت زمینه های تمسخر حامیان گفتمان سه تیر بوجود می آمد، این حرکت‎شان موجب شد آن شعارها و آرمان‎ها با قوت بیشتری به مسیر خود ادامه دهد.

اما آن چیزی که ایشان را حداقل در این برهه از زمان نسبت به دیگران متفاوت می کند، همان بصیرت مثال زدنی شناخت پازل دشمن و پافشاری و پایداری بر اصول است.

همه می دانیم که در این مدت فشارهای سنگینی برای وحدت زودهنگام و خارج از عقلانیت اصول‌گرایان در رسانه ها با نیات مختلف صورت گرفت و از همه بیشتر شخص حضرت علامه مصباح تحت آماج این فشارها بودند. اما پیرامون این فشارها و مسیری که عمار رهبری طی کردند چند نکته قابل ذکر است:

الف- بخش عمده ای از این فشارها برای وحدت بی هنگام، ناشی از اصول‌گرایانی بود که مشفقانه نگران سرنوشت اصول‌گرایی و عدم بازگشت دوره های تاریک دوم خرداد بودند. اصول‌گرایانی که نسبت به طراحی اصلی دشمن مبنی بر مشارکت حداقلی بی توجه بودند.

ب- بخشی از این فشارها ناشی از اصول‌گرایان معتقدی بود که همواره در تقابل اصول و مصلحت جانب مصلحت را گرفته اند و با دام مصلحت برای طراحان صحنه فتنه ها عمل می کنند. هنوز 9 ماه مانده به انتخابات حرکت‎شان و مصلحت اندیشی زودهنگام‎شان در نهایت جبهه نزدیکان به فتنه و ساکتین را تقویت می كرد.

ج- بخش دیگری از این فشارها که با چند واسطه از زبان افراد و رسانه های به ظاهر اصول‌گرا بیان می شد، همان آرزوی جریان فتنه و شخص آقای هاشمی بود که از زبان این‌ها نقل می شد. اگر جبهه پایداری و شخص علامه مصباح به این فشارها تن می دادند و "همه اصول‌گرایان یا به تعبیر بهتر همه معتقدین به فعالیت در چهارچوب نظام ولایت فقیه" با هر گرایش و کیفیت و خلوصی پیش از دانستن استراتژی جریان فتنه از 9 ماه پیش ائتلاف و وحدت می‌كردند و آن را اعلام می کردند، چه می شد:

1- وحدت اصول‌گرایان از لحاظ عقلی، طرف دومی را در برابر خود می خواست. طرف دومی که آن‏قدر قدرتمند و خطرناک است که همه را از 9 ماه پیش از انتخابات به وحدت واداشته است. در چنین فضایی، خرده فرمایش ها و رایزنی ها و سخنرانی های آقای هاشمی و جریان فتنه و حتی بازیگران بین المللی در خصوص شرایط حضور اصلاح طلبان، تایید صلاحیت چهره های اصلی آنان و کوتاه آمدن نظام شروع می شد.

9 ماه به انتخابات مانده و اگر اصول‌گرایان طرف دومی نداشته باشند که انتخابات فرمایشی، از پیش تعیین شده و... می شد. در فضای افکار عمومی اعلام می شد که برای برگزاری انتخابات این ها هستند که به ما احتیاج دارند و چه فرصت بی نظیر و طولانی برای تحرک و زنده شدن در فضای سیاسی...

2- پس از نازهای فراوان و فضاسازی های فراوان مبنی بر اعلام شرایط‎شان برای حضور، اگر نظام می خواست بر اصول خود محکم بایستد، همین اتفاقی که این روزها بدون ایجاد هیچ واکنشی در جامعه رخ داد، با تحمیل هزینه های فراوان در فضای افکار عمومی به‌وقوع می پیوست: "تحریم انتخابات".

حضور نيافتن اصلاح طلبان و این تحریم خاموش به تمام دنیا در داخل و خارج حاوی این پیام بود که "این ها که همه با هم یکی هستند و انتخابات فرمایشی است و..." آن وقت خروج اصول‌گرایان از وحدت و ارائه لیست های متنوع بیشتر به یک انفعال بی معنا می مانست و به‌راحتی از طرف استکبار مشارکت حداکثری مورد هجوم قرار می گرفت.

نقل قول‏هایی از بزرگان مبنی بر اینکه فعلا فضا را رصد می کنم و به‌وقت خود صحبت خواهم كرد و توصیه دائمی علامه مصباح به صبر و گذشت زمان و شفاف شدن فضا، تمام استراتژی جریان فتنه و همچنین آقای هاشمی را به‌هم ریخت. هر چند که ایشان در این مسیر، متحمل سختی زيادي شدند.

فارغ از آنکه در آینده تدبیر نظام چه می شود؛ آیا وحدتی صورت می گیرد یا نمی گیرد؟ و فارغ از اینکه نتیجه انتخابات چه می شود، بايد به جبهه پایداری تبریک گفت که در پازل دشمن حرکت نکرد و با بروز آنچه واقعیتی جدی است در بیرون، ظرفیتی را برای نظام جهت برگزاری یک انتخابات جدی پرشور و رقابتی با مشارکت حداکثری به‌وجود آورد. جبهه پایداری با عملکردش در فضای افکار عمومی تثبیت کرد که:

1- فتنه گران از صحنه سیاسی کشور توسط مردم حذف شده اند و طرفین این انتخابات به‌خاطر ترس فتنه گران از مواجهه با مردم و حضور نيافتن آنان باید رقابتی بین اصول‌گرایان باشد.

2- اختلافات واقعی و جدی در نگرش و مبانی و تاکتیک و تکنیک با برخی از اصول‌گرایانی دارند که در امتحان‌هاي فتنه و انحراف مردود شده اند و اختلاف نظر توأم با احترام و اخلاق در بین اصول‌گرایان جدی است.

برداشت سوم: تکرار بصیرت عمارگونه

در انتخابات سال 84 نیز جناب آقای هاشمی بسیار می پسندیدند که چهره های دیگر اصول‌گرا در برابرشان برجسته شوند؛ این را از بررسي رسانه های آن زمان به‎خوبی می توان اثبات كرد. اما این حضور جدی و با بصیرت علامه مصباح و شاگردان‎شان در سراسر کشور در حمایت گفتمانی از آقای احمدی نژاد در کنار عوامل دیگر بود که همه پازل های طراحی شده را به‌هم ریخت.

برداشت چهارم: شجره طیبه ای به نام جبهه پایداری

هر وقت علامه مصباح به عنوان سرباز و عمار رهبری در راستای رهنمودهای رهبری در جریان‌هاي سیاسی کشور حضور پررنگ پیدا کرده اند، زمینه ساز تحولی بزرگ در معادلات کشور بوده اند.

از حضور پررنگ‌شان در دوره اصلاحات که هیاهوهای فلسفی و تئوریک و سیاسی‎شان را فرویخت تا حضور پرنگ‌شان در خلق جریان سوم تیر در سال 84 و هم اکنون با حضور پررنگ‌شان در خلق جریانی جدید که غایت خود را گفتمان سازی و به صحنه آوردن چهره هایی که تبعیت محض از ولایت فقیه داشته و با جریان‌هاي مردود زاویه داشته باشند، همه تحولات بزرگی است که اتفاق افتاده و امروز جبهه پایداری با حضور چهره هایی خوش‌نام و متخصص و متعهد که عقلانیت و عدالت را حول محور ولایت فقیه پیگیری می کند نوید روزهایی خوش از رویش نیروهای انقلابی برای کشور خواهد بود و شجره طیبه از نیات خالص این عالم بصیر و بزرگوار...