بیانیه جبهه پایداری اصفهان به مناسب حضور پر شور مردم در انتخابات 12 اسفند

بسم الله الرحمن الرحیم

در سی و سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی خلق حماسه­ ای دیگر که با حضور پرشور مردم انقلابی ، ولایتمدار ، مؤمن و متعهد ایران اسلامی در پای صندوق های رأی تجلی نمود ، برگ زرین دیگری برای تاریخ سراسر افتخار ایران اسلامی به ارمغان آورد.

در 12 اسفند 90 ملت عزیز ما ضمن تجدید میثاق با آرمان های امام راحل و لبیک به پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی با حضور پرشکوه خود در نهمین دوره ­ی انتخابات مجلس شورای اسلامی و تعیین سرنوشت خویش ، بار دیگر همدلی و یکپارچگی شان را در عرصه های اجتماعی به اثبات رساندند.

این حضور دشمن شکن چه خوب اثبات کرد نگاه مؤید به نور الهی مقام عظمای ولایت را که فرمودند:

«  آنى که من احساس می­ کنم و از لطف الهى احتمال قوى می ­دهم که اینجور بشود، این است که ملت ایران در روز جمعه‌اى که می­ آید، یک سیلى سخت‌تر به چهره‌ى استکبار خواهد زد.»

و چنان که فرمودند این پیام سراسر غرور را به گوش تمام جهانیان رساند که:

« ملت بزرگ ایران در سی و سه سالگی انقلاب همچنان مصمّم و پُرنشاط به حرکت در مسیر راه پر افتخار خود ادامه می دهد.»

بی شک در صحنه بودن ملت بزرگ ایران بویژه مردم شریف استان اصفهان ستودنی است و عظمت این حضور ، بینش آگاه و نگرش والای این مردم را به تصویر می کشد و سپاس خادمان را در تمامی عرصه ­ها بر می­ انگیزد.

جبهه­ ی پایداری انقلاب اسلامی استان اصفهان نیز به سهم خود ضمن قدردانی از حضور گسترده ­ی ملت شریف و همیشه در صحنه­ ی ایران اسلامی، بویژه مردم ولایتمدار و حماسه آفرین استان اصفهان، این افتخار بزرگ را به مقام معظم رهبری و مردم آگاه و بصیر ایران اسلامی تبریک عرض می نماید و تداوم پاسداری از ارزش های اسلام در ظل عنایات حضرت صاحب عصر (عج) را از درگاه احدیت مسئلت می نماید.

جبهه پایداری انقلاب اسلامی استان اصفهان

جبهه پایداری ، یک شوک دهنده در حرکت انقلاب اسلامی

وقتی ما دیدیم دارد شعارهای اصلی انقلاب سست و فراموش می شود احتیاج دارد به یک شوک جدیدی. جبهه پایداری

در تاریخ چهارشنبه 26/11/90 شورای مرکزی جبهه پایداری اصفهان با حضرت آیت الله مصباح یزدی دیدار کردند. اهم مطالب مطرح شده در این دیدار توسط آیت الله مصباح یزدی بدین شرح است:

* تحزب با وحدت سازگار است، یعنی وحدت در یک چهارچوبه کلی و پذیرفتن ویژگی های گروهی در یک قالبهای محدودتر...

* کسانی که فهم و "بصیرت" بیشتری دارند شکرش این است که اینرا سرایت بدهند به دیگران یعنی سعی کنند که این فهم بهتر را گسترش بدهند در جامعه و کانال کشی کنند...

* موقعیت بدر و خیبر موقعیت "فعال و اثر گذار" است نه تنها در جامعه خودمان بلکه در مقابل دشمنان در کل جهان ،ولی به هر حال یک مطلب "استراتژیک" مهم است یعنی اشاره به اینکه ما وظیفه داریم که "تهاجمی" برخورد کنیم با دشمنان اسلام...

* مسئله اینکه به کانونهای ثروت و قدرت نزدیک نشوید یا کسانی که از این کانونها بهره می گیرند با آنها همکاری نکنید و اینها، این هم بر می گردد به همان طرح ایده آل نظام اسلامی...

* قدرت های سیاسی جنگ نرم از مصادیق کانون های قدرت و ثروت هستند...

* وقتی ما دیدیم دارد شعارهای اصلی انقلاب سست و فراموش می شود احتیاج دارد به یک شوک جدیدی. جبهه پایداری به عنوان یک شوک دهنده در حرکت انقلاب مطرح شد. حرکت اصولگرایی امروز احتیاج داشت به این که یک نیروی جدیدی واردش شود، آن جوری که داشت پیش میرفت که احیانا بعضی صاحبان قدرت وثروت در آن نفوذ پیدا کنند و به عنوان اصولگرا خودشان را جا بزنند در جامعه این احتیاج داشت به اینکه یک شوکی در آن وارد شود و این معنایش نفی حرکت اصولگرایی نیست بلکه تقویت این حرکت و اصلاح این حرکت است...

* خطرهایی که احساس می شد در سه چیز بود :

یکی اینکه علیرغم اینکه بزرگترین نعمتی که خدا به ما مرحمت کرده نعمت رهبری است داشت به دست کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه تضعیف می شد،

دوم داشت خطر فتنه فراموش می شد و کسانی به صورتهای مختلف داشتند ماستمالی می کردند و کم کم برای کسانی امر مشتبه می شد که این اختلاف انتخاباتی بوده و مسئله توطئه ای نبوده و چیزهایی از این قبیل اگر یک خطاهایی هم واقع شده یک دشمنانی از خارج آمده اند این کار را کردند و ربطی به اصل حرکت مثلا جنبش سبز نداشته و این خطر بسیار بزرگی بود. این چیزی بود که ما را اصلا نسبت به خطرهای آینده انقلاب توجه داده بود و خود این حرکت بسیاری از بلاها را از جامعه ما رفع کرد باز دوباره اینرا ماستمالی کردن باعث این می شد که زمینه را برای رشد آن بلاها فراهم کنیم،

مسئله سوم انحرافی بود که در وابستگان به دولت داشت پیش می آمد از لحاظ عینی و تأثیر خارجی هم الآن چندان ملموس نیست ولی از لحاظ فکری شاید این خطر کمتر از آن خطرها نباشد بلکه از بعضی جهات شاید خطرناک تر از آنها باشد،

* اصلا فلسفه پیدایش جبهه پایداری همین است که یک نیروی جدیدی وارد خط اصولگرایی بشود و تقویت بکند و حرکتش را شتاب بدهد و "از شتاب منفی به شتاب مثبت" بیاید راهش هم این است که هدفهایش را تعیین کند که با جهت گیری حرکت ما با چه سمت و سویی باشد این سمت و سو را هم در سه بعد مشخص کردیم:

اطاعت مطلق از رهبری

مبارزه با فتنه و حامیان فتنه

مبارزه با خط انحرافی.

* ما باید همیشه از "اصلح نسبی" حمایت کنیم فکر این باشیم که ایده آل مطلق باشد نخواهد شد...

* کارهای بسیار بزرگی در دولت انجام گرفت ولی اشتباهاتی هم داشت و دارد و این خط انحرافی هم در کنارش پدید آمد که به نظر بنده خطرش کمتر از آن خطرهای فتنه نیست در آینده یک خطر بالقوه ای می تواند باشد که اگر از حالا با آن مبارزه نشود می تواند در آینده یک خطر جدی برای نظام ایجاد کند اما این معنایش این نیست که از اول ما اشتباه کردیم که مثلا از این دولت حمایت کردیم خیر الان هم می گوییم باید از اصلح نسبی حمایت کنیم. این خط انحرافی که باز شده یک احتمال قوی ای برای خطری بزرگ در شکم خودش دارد و لذا ما هم می گوییم باید از الآن مقابله کنیم و در نطفه خفه کنیم و نگذاریم این خطر تحقق پیدا کند...

* سعی کنیم دوباره در چاله ها نیفتیم این بدتر است با اینکه این تجربه را دیدیم هنوز هم دوسال بیشتر نگذشته دوباره بیفتیم توی همین چاله یا یک چاهی عمیق تر از این. این خیلی زشت است و متأسفانه کسانی در معرض چنین لغزش هایی هستند.

بقیه در ادامه مطالب ...

ادامه نوشته